عَنْ اَبي عَبْدِاللهِ ـ عليه السّلام ـ قالَ: اِنَّ الْعَزائِمَ اَرْبَعٌ: اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ، وَ النَّجْمِ، و تنزيل السّجده، و حم السّجده.[1]
از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه آن حضرت فرموده است: همانا سورههاي عزائم چهار تاست، 1. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (سورة علق)، 2. وَ النَّجْمِ (سورة نجم)، 3. تنزيل السجده (سورة فصّلت)، 4. حم السّجده (سوره سجده).
«عَزيمت» در مقابل «رُخصَت» به معناي «چيزي است كه انجام دادن آن لازم باشد»، عَزائِمُ السُّجُود: عبارت است از: سورههايي كه در آن آيات سجده موجود است و بر قاري و شنونده آن آيات، لازم است كه براي خداوند سجده نموده و به تسبيح و حمد پروردگارشان بپردازند و اين سجده واجب است و حتماً بايد انجام بپذيرد، در مقابل، آيات سجده ديگري است كه بر قاري و شنونده آن آيات سجده كردن لازم و حتمي نيست بلكه مستحبّ است.
عَنْ ابي عَبْدِاللهِ ـ عليه السّلام ـ قالَ: اَلْعَزائِمُ الم تنزيل، وَ حم السجده وَ النَّجْمِ وَ اقْرَاْ باِسْمِ رَبِّكَ وَ ما عَداها في جَميعِ الْقُرْآنِ مَسْنُونٌ وَ لَيْسَ بِمَفْرُوضٍ.[2]
و از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه آن حضرت فرموده است. عزائم عبارتند از: الم تنزيل، و حم السجده، و النّجم و اقراء باسم ربِّك. و سواي اينها در تمامي قران مستحبّ است و واجب نميباشد.
1. واجب است سجده كردن بر قاري و شنونده (بلكه هر كس كه به گوشش برسد بنابر اظهر) يكي از آيات چهارگانهاي كه در چهار سورة قرآن آمده است و آنها عبارتند از:
1. سورة سجده (آيه 15) وقتي كه به «وَ لا يَسْتَكْبِرُونَ» رسيد.
2. سورة فصلت (آيه 37) وقتي كه به «اِيّاهُ تَعْبُدُونَ» رسيد.
3. سورة نجم (آيه 62 آخر سوره) وقتي كه به انتهاي آيه رسيد.
4. سورة علق (آيه 19 آخر سوره) وقتي كه به انتهاي آيه رسيد.
و مستحب است سجده كردن در يازده مورد و آنها عبارتند از:
1. سورة اعراف (آيه 206 آخر سوره)، وقتي كه به «وَ لَهُ يَسْجُدُونَ» رسيد.
2. سورة رعد (آيه 15) وقتي كه به «وَ ظِلالَهُمْ بِالغُدُوِّ وُ الْاصالِ» رسيد.
3. سورة نحل (آيه 49 و 50) وقتي كه به «وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» رسيد.
4. سورة بني اسرائيل (آيه 107 تا 109) وقتي كه به «وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً» رسيد.
5. سورة مريم (آيه 58)، وقتي كه به «خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا» رسيد.
6. سورة حج (آيه 18)، وقتي كه به «يَفْعَلُ ما يَشاءُ» رسيد.
7. سورة حج (آيه 77)، وقتي كه به «وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ»رسيد.
8. سورة فرقان (آيه 60)، وقتي كه به «وَ زادَهُمْ نُفُوراً» رسيد.
9. سورة نمل (آيه 25 و 26)، وقتي كه به «رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ» رسيد.
10. سورة ص (آيه 24)، وقتي كه به «وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ» رسيد.
11. سورة انشقاق (ايه 21)، وقتي كه به «إِذا قُرِئَ» رسيد.
بلكه احتياط بهتر، سجده كردن نزد هر آيهاي است كه در آن امر به سجده شده باشد.[3]
2. وجوب و استحباب سجده، مختصّ قاري و شنونده و كسي است كه آيات (مذكوره) به گوشش بخورد امّا بر كسي كه آيات را بنويسد و يا تصور كند و يا آن كه نوشته آن را ببيند و يا به قلبش خطور دهد، سجده واجب نميشود.[4]
3. آنچه كه سبب سجده ميشود، تمامي آيه ميباشد، بنابراين با خواندن مقداري از آيه هر چند لفظ سجده آن باشد، سجده كردن واجب نميشود.[5]
4. وجوب سجده، فوري است و تأخير آن جايز نيست و اگر فراموش نمايد و يا از روي معصيت ترك كرده باشد هر وقت يادش بيايد، بايد سجده كند.
5. اگر بخشي از آيات مذكور را خودش قرائت كند و بقيهاش را بشنود، احتياط واجب آن است كه سجده كند.
6. اگر آيات سجده را خودش غلط بخواند و يا قاري غلط بخواند و او بشنود، احتياط واجب آن است كه سجده كند.
7. اگر آيات سجده پشت سر هم تكرار شود خواه اين تكرار به خواندن باشد يا شنيدن بايستي سجده را نيز به همان تعداد تكرار كرد، بلكه اگر خواند و شنيدن همزمان باشد به اينكه در هنگام خواندن او، شخصي و يا جماعتي نيز همزمان همان آيات را بخوانند در اينجا نيز احتياطاً بايد سجده را تكرار كند.
8. در وجوب سجده فرقي نيست بين شنيدن (آيات سجده) از مُكلَّف يا غير مكلَّف مثل صغير يا مجنون در صورتي كه به قصد قرائت قرآن بخوانند.
9. اگر در بين نماز آيات سجده را بشنود و يا قرائت نمايد، بايد با اشاره سجده كند و بعد از نماز سجده را به جا آورد و نماز را دوباره اعاده نمايد.
10. اگر كسي در حال سجده، آيه سجده را بخواند و يا بشنود، واجب است سر از سجده بردارد و سپس به سجده رود و ادامه دادن همان سجده به قصد سجده واجب و يا كشيدن پيشاني از جاي سجده به طرف ديگر، كفايت نميكند.
11. ظاهراً لازم نيست نيّت سجده را در حال نشستن يا ايستادن كرده باشد و بعد به سجده رود يا اين كه سرازير شدن نيز به قصد سجده باشد بلكه اگر اندكي قبل از گذاردن پيشاني بر زمين نيز نيّت كند كافي است.
12. ظاهر آن است كه در وجوب سجده، بودن قرائت به قصد قرآن معتبر است بنابراين اگر شخصي به وسيله آيه سخن بگويد بدون اين كه قصد تلاوت قرآن را داشته باشد با شنيدن آن، سجده واجب نميشود و همچنين اگر آيه سجده را از بچّه غير مُمَيِّز يا شخص خواب و يا از ضبط صوت بشنود. اگر چه احتياط آن است كه در همة موارد سجده نمايد.
13. لازم است هنگام شنيدن، كلمات و حروف آيه را از هم تميز دهد؛ بنابراين با شنيدن همهمه، سجده واجب نميشود، اگر چه احوط آن است كه سجده كند.
14. با خواندن يا شنيدن ترجمه آيات سجده، سجده واجب نميشود، اگر چه به قصد ترجمة آيه باشد.
15. در اين سجده، اضافه بر تَحقُّق سجده، نيّت و مباح بودن مكان و بلند نبودن موضع سجده پيش از چهار انگشت نيز معتبر است و احتياط آن است كه مواضع سجده را بر زمين گذارد و پيشاني را بر چيزي كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و ساير شرايط سجده معتبر نيست مانند طهارت از حدث،... استقبال قبله، طهارت موضع سجده، سَتر عورَت،... تنها لباس نبايد غصبي باشد...
16. در اين سجده، تشهد و سلام و گفتن «الله اكبر» در اوّل آن، لازم نيست، بله مستحب است گفتن «الله اكبر» وقتي كه سر از سجده بر ميدارد بلكه احتياط در گفتن آن است.
17. مُجرَّد سجده كفايت ميكند و گفتن ذِكر واجب نيست، اگر چه گفتنِ ذكر، مستحب ميباشد و در انجام اين مستحب هر ذكري كفايت ميكند و لكن بهتر اين است كه گفته شود:
«سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً ورِقاً، لا مُسْتَكْبِراً عَنْ عِبادَتِكَ وَ لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَعْظِماً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَليلٌ ضَعيفٌ خائِفٌ مُسْتَجيرٌ».
يا بگويد:
«لا اِلهَ اِلَّا اللهُ حَقًّا حَقًّا، لا اِلهَ اِلَّا اللهُ ايماناً وَ تَصْديقاً، لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَ عُبُودِيَّةً، وَرِقّاً سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبَّداً وَرِقّاً، لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَكْبِراً، بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَليلٌ ضَعيفٌ خائفٌ مُسْتَجيرٌ».
يا بگويد:
«اِلهي امَنّا بِما كَفَرُوا، وَ عَرَفْنا مِنْكَ ما اَنْكَرُوا، وَ اَجَبْناكَ اِلي ما دُعُوا، اِلهي فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ».
يا بگويد آن چيزي را كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در سجده سورة «علق» فرمودند و آن اين است:
«اَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَ بِمُعافاتِكَ عَنْ عُقُوبَتِكَ، اَعُوذَبِكَ مِنْكَ، لا اُحْصي ثَناءً عَلَيْكَ، اَنْتَ كَما اَثْنَيْتَ عَلي نَفْسِكَ».
18. اگر آيات سجده را مكرّر شنيده و در حداقل و حداكثر آن شك كند، جايز است به حدّاقل اكتفا نمايد و اگر تعداد سجده واجب را بداند ولي در تعداد سجدههاي انجام شده شك كند در اين جا نيز بايد بنا را بر اقلّ بگذارد (و باقي را انجام دهد).
19. در صورت وجوب تكرار سجده، مجرد برداشتن پيشاني از زمين و گذاردن مجدد آن به جهت سجده ديگر كافي است و لازم نيست بنشيند و باز به سجده رود، بلكه برداشتن ساير مواضع سجده هم معتبر نميباشد اگر چه احوط برداشتن آنهاست.[6]
20. بر شخص جُنب واجب نيست براي سجدة تلاوت، غُسل كند.[7]
[1] . وسائل الشيعه، ج 4، ص 881 (باب 42 از ابواب قراءة القرآن، ح 7).
[2] . وسائل الشيعه، ج 4، ص 881، (باب 42 از ابواب قراءة القرآن، ح 9).
[3] . عروة الوثقي، ج 1، ص 684 (فصل في سائر اقسام السجود، م 2).
[4] . عروة الوثقي، ج 1، ص 684 (فصل في سائر اقسام السجود، م 3 ـ 4).
[5] . همان.
[6] . عروة الوثقي، ج 1، ص 684 الي 688 (فصل في سائر اقسام السجود از م 2 الي 20).
[7] . عروة الوثقي، ج 1، ص 284 (فصل فيما يتوقف علي الغسل من الجناية).